چکیده
جنگ یکی
از عمیقترین بحرانهای جمعی بشر است که آسیبهای روانی گستردهای را بر افراد و
جوامع تحمیل میکند. این مقاله با تمرکز بر پیامدهای روانی جنگ و نقش رواندرمانی
در فرآیند التیام و بازسازی، به بررسی رویکردهای مختلف بالینی و چالشهای درمانی میپردازد.
هدف، ارائه یک چارچوب نظری و عملی برای مداخلات رواندرمانگرانه در شرایط بحرانی و
پسابحرانی است.
۱. مقدمه
جنگ، بیش از آنکه رویدادی نظامی باشد، پدیدهای
روانی و اجتماعی است که ساختارهای بنیادین امنیت، معنا، پیوندهای انسانی و امید را
ویران میکند. بازسازی روان پس از جنگ نیازمند بستری درمانی است که به عمق و پیچیدگی
ترومای جمعی واقف باشد. رواندرمانگران در این زمینه با وظایفی چندلایه مواجه
هستند: کاهش علائم بالینی، ترمیم هویت، بازسازی معنا و همراهی در فرآیند سوگ.
۲. پیامدهای روانشناختی جنگ
۲.۱. اختلالات روانپزشکی شایع
PTSD
(اختلال
استرس پس از سانحه): تجربه مکرر خاطرات تروماتیک، اجتناب، برانگیختگی زیاد
Depression
(افسردگی):
بیمعنایی، بیلذتی، خستگی روانی، اختلال خواب
Panic
Attack(حملات
وحشتزدگی یا پانیک): اضطراب شدید ناگهانی، تپش قلب، احساس مرگ قریبالوقوع
Complicated
Grief (سوگ
پیچیده): تجربه طولانیمدت و ناتمام از غم از دست دادن عزیزان
۲.۲. آسیبهای هویتی و معنایی
• فروپاشی حس انسجام روانی
• بحرانهای وجودی و معنایی پس از از دست دادن عزیزان یا وطن
• احساس شرم، گناه بازمانده یا ناتوانی در نجات دیگران
۲.۳. ترومای بیننسلی
• انتقال آسیبهای روانی به نسلهای بعد، حتی بدون
تجربه مستقیم جنگ
• اضطراب و ناامنی مزمن در کودکان والدین آسیبدیده
۳. رواندرمانی در شرایط جنگی
و پساجنگی
۳.۱. اصول مداخله
• ایجاد احساس ایمنی: رواندرمانگر باید ابتدا
بستر امن روانی ایجاد کند.
• اعتبار دادن به تجربه: شنیدن بدون قضاوت، احترام
به روایت بازمانده
• حفظ چارچوب درمانی در بافت بیثبات
• توجه به ارزشها و باورهای فرهنگی
۳.۲. مداخلات درمانی تخصصی
الف)
درمانهای مبتنی بر تروما:
CBT-Trauma
Focused(درمان
شناختی رفتاری با تمرکز بر تروما): بازسازی افکار و باورهای مربوط به تجربه آسیب
EMDR
(درمان
با حرکات چشم و پردازش مجدد): تکنیکی برای کاهش بار هیجانی خاطرات دردناک
NET - Narrative Exposure Therapy (درمان مبتنی بر بازگویی روایت تجربه):
روایت زندگی همراه با ثبت دقیق وقایع تروماتیک، بهویژه در مناطق بحرانی
ب)
درمانهای پویشی:
Relational Psychotherapy(رواندرمانی مبتنی بر رابطه): تمرکز بر رابطه درمانگر و مراجع و بازسازی تجربه رابطه ایمن، کار بر روی احساس گناه، شرم، شکست روانی و فقدان
ج) درمانهای وجودی:
Logo-Therapy(معنا درمانی): تمرکز بر جستجوی معنا، حتی در رنج، تأکید بر امید، آزادی درونی، مسؤولیتپذیری و معناسازی
د)
درمانهای گروهی و اجتماعمحور:
• بازسازی پیوندهای اجتماعی
• مشارکت جمعی در سوگواری و معناسازی
۴. درمان در بافتهای خاص
۴.۱. کودکان جنگزده
Play Therapy بازیدرمانیStorytelling Therapy ، قصه درمانی، Art Therapy نقاشی درمانی
• تقویت دلبستگی امن، کاهش احساس گناه کودکانه
• مداخلات مدرسهمحور برای حمایت روانی
۴.۲. زنان قربانی جنگ
• درمان تروما در زمینههای جنسیتی (تجاوز، ازدواج اجباری، از دست دادن فرزند)
• تقویت خودکارآمدی، احیای عزت نفس، رواندرمانی حمایتمحور
۴.۳. پناهجویان و مهاجران جنگزده
• کار با ترومای چندگانه: جنگ، فرار، از دست دادن
خانه، نژادپرستی
• درمان چندزبانه و بینفرهنگی، همراه با توجه به
هویت از دسترفته
۵. چالشهای رواندرمانی در
بستر جنگ
Vicarious
Trauma (فرسودگی
ثانویه): درمانگری که با دردهای شدید بیماران دچار ترومای ثانویه میشود
• خطر بازآفرینی تروما در جلسات (Re-traumatization)
• نبود زیرساخت، منابع، دارو، یا فضای مناسب
• تابوهای فرهنگی نسبت به بیان احساس یا دریافت
درمان
• مواجهه با خشونت، مرگ و بیعدالتی، بدون پاسخ
روشن
۶. خودمراقبتی درمانگران
Supervision
(سوپرویژن)
منظم، حمایت همتایان
• فعالیتهای بازسازی روان مثل مدیتیشن، نوشتار
درمانی (Therapeutic Writing)
• تعیین مرز با بیماران و حفظ فاصله حرفهای انسانی
۷. نتیجهگیری
درمان
تروماهای جنگی وظیفهای پیچیده، انسانی و پرچالش است. رواندرمانگر، نه صرفاً
درمانگر یک اختلال، بلکه همراهی برای بازسازی انسان است. بازماندگان جنگ نیاز به دیده
شدن، شنیده شدن، در آغوش گرفته شدن و معنا بخشیدن دوباره به زندگی دارند. بدون چنین
فرآیندی، صلح تنها یک توقف فیزیکی در خشونت است، نه آرامش روانی برای زیستن دوباره.