موضوع: انواع تفکر
در این تحقیق درباره انواع سبک تفکر سازمانی و ابعاد آن صحبت می کنیم.
نوآوری سازمانی شامل بعد فرهنگی، بعد ساختاری و بعد نیروی انسانی است. سبک های تفکر شامل ترکیبی، آرمانگرا، تحلیلگرا و واقعگراست.
عملگرایی بیشترین رابطه مثبت و سبک تفکر تحلیل گرایی بیشترین رابطه منفی را با نوآوری سازمانی دارد. سبک تفکر عملگرایی بیشترین همبستگی را با بعد فرهنگی نوآوری سازمانی دارد. تفکر عملگرایی بیشترین قدرت پیش بینی بعد نیروی انسانی و نوآوری سازمانی را دارد.
علاوه بر این، سبک واقعگرایی بیشترین رابطه مثبت و سبک تفکر ترکیبی بیشترین رابطه معنادار را با بعد ساختاری نوآوری سازمانی دارد. سبک های تفکر ترکیبی و واقع گرایی بیشترین قدرت پیش بینی در بعد فرهنگی نوآوری سازمانی را دارند. سبک تفکر واقعگرایی دارای بیشترین قدرت پیش بینی بعد ساختاری نوآوری سازمانی است.
تحلیلگرایی نیز با با نیروی انسانی بیشترین رابطه منفی را دارد.
در سبک های تفکر ترکیبی، عملگرایی و آرمانگرایی تفاوت معنادار است. به این صورت که مدیران زن بیش از همکاران مرد خود سبک تفکر ترکیبی و عمل گرایی را ترجیح می دهند. میزان نوآوری سازمانی مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن بیشتر است. در مجموع سبک تفکر با نوآوری سازمانی رابطه معناداری دارد.
سبک تفکر عمل گرایی: در مجموع بیشترین همبستگی و قدرت پیشبینی را با نوآوری و ابعاد آن دارد. عملگرا ها بیش از دیگران انعطافپذیر هستند و از خود خلاقیت نشان میدهند. آنها بیش از دیگران ابهام را تحمل میکنند و کمتر از دیگران قابل پیش بینی هستند و در برنامهریزی برای روزهایی که پیشبینی نشدهاند مهارت دارند.
سبک تفکر تحلیل گرایی: بیشترین همبستگی منفی را با نوآوری و ابعاد آن دارد. تحلیلگراها به دلیل تمایل زیاد به نظریهها و برنامهریزیهای دقیق و منظم به دنبال کارهای از قبل طراحیشده و قابل پیشبینی هستند و توجه کمتری به نوآوری دارند.
سبک تفکر واقع گرایی: بعد از سبک عملگرایی بیشترین رابطه مثبت و قدرت پیشبینی را با نوآوری و ابعاد آن نشاندادهاست و بیشترین همبستگی مثبت را با بعد ساختاری نوآوری سازمانی داشتهاست. آنها ترجیح میدهند به مسائلی بپردازند که ساختاری نباشد اما بر اساس مبانی نظری مطرح شدهاست. به دنبال چیزهای واقعی و ملموس هستند و تحمل کمی برای ابهام و دوپهلویی دارند. معتقدند که برای دستیابی به هر چیز باید ابتدا اهداف را مشخص کرد و سپس برنامه کاری خود را برای رسیدن به آن اهداف آمادهکرد. شاید بتوان این ویژگیها را در تضاد با نوآوری دانست، زیرا نوآوری نیاز به پذیرش و آمادگی رویارویی و شرایط پیشبینی نشده را دارد.
ظاهراً در ساختار نظام آموزش و پرورش ما در سبک تفکر واقعی گرایی میتواند نوآوری داشته باشد.
میزان رابطه و قدرت پیشبینی نوآوری سازمان و ابعاد آن با سبک تفکر ترکیبی و آرمان گرایی کمتر از حد انتظار است. مبانی نظری این تحقیق نشان میدهد که این دو سبک میتوانند نوآوری ایجاد کنند.
سبک تفکر ترکیبی: افرادی که سبک تفکر ترکیبی دارند ایدههای متضادی در ذهن دارند و میتوانند از ترکیب آنها با هم ایده جدیدی به وجود آورند و راهحلهای بدیع ارائه دهند.
سبک تفکر آرمان گرایی: آرمانگراها دیدگاه کلنگری دارند. و همچون ترکیبی ها گستره وسیعی از دیدگاههای متفاوت را میپذیرند و افقهای جدیدی را پیش روی خود باز می کنند تا خلاق و نوآور باشند. تحقیقات نشانداده است که نوآوری با تفکر کلگرایی رابطه معناداری دارد .
باوجودیکه آموزش و پرورش نیازمند افرادی با سبک تفکر ترکیبی و آرمانگرا است تا فرصت های مناسبی در رابطه با نوآوری به وجود بیاورد اما مشاهده میکنیم که در مدارس ما زمینه و شرایط برای نوآوری مدیران واقعگرا، بیش از مدیران ترکیبی و آرمانگرا فراهم است.
در پایان باید بیان کنیم که هیچ یک از سبکهای تفکر بر دیگری برتری ندارد. در هر شرایطی یکی از آنها بهترین نتیجه را به دست میآورد. بنابراین افراد فقط با استفاده از یکی از این سبکها نمیتوانند همواره موفق باشند.دیگر اینکه نوآوری ، نتیجه مشترک عوامل متعددی از جمله سبک تفکر، مساعد بودن وضعیت و شرایط است.
استرنبرگ میگوید : "موفقیت وقتی حاصل می شود که سبک تفکر فرد با شرایط و موقعیت هماهنگ باشد"
منبع
هاشمی، احمد و دیگران "بررسی ارتباط بین انواع سبکهای تفکر با خلاقیت و نوآوری مدیران مدارس شهرستان لامرد" نشریه پژوهش در برنامهریزی درسی ، سال هشتم، دوره دوم، شماره 30، سال 1390