در زوج درمانی به حل مشکلاتی پرداخته می شود که یک زوج به تنهایی قادر به مدیریت و حل آن نمی باشند. در چنین مواقعی یک درمانگرآموزش دیده که تجربه کار بالینی با زوج ها را دارد به هر دو نفر کمک می کند تا در خصوص افکار واحساسات خود صحبت نموده وبه موازات آگاهی از اشتباهات و باورهای نادرست خود، به درک و بینش درستی از طرف مقابل برسند ، و در نهایت درمان بر رابطه زناشویی متمرکز می شود نه بر مشکلات فردی .

در بسیاری از مواقع به دلایلی همچون عدم شناخت درست پیش از ازدواج (شرکت نکردن در جلسات مشاوره پیش از ازدواج) ویا فقدان انگیزه و دلیل قابل قبول برای ورود به زندگی مشترک ،بعد از مدتی رابطه دچار سردی می شود و دو نفر ازهم فاصله می گیرند .

خلاصه آن که در روزگاران پیش ، بعد از اینکه دو نفر وارد پیمان ازدواج می شدند تحت هر شرایط و با هر کیفیتی خود را ملزم به ادامه این راه می دانستند ولی امروزه پایداری یک رابطه عاشقانه نیاز به مهارت داشته و دشوار است واگر این رابطه دائما بررسی وترمیم نگردد منجر به جدایی روانی وعاطفی و در مرحله ی بعد جدایی جنسی وقانونی زوجین میگردد.

1. اعتیاد به اینترنت:

   امروزه با توجه به نقش فضای مجازی در ارتباط وکسب وکار روزانه این حوزه به بخش لاینفک در زندگی هر یک از ما تبدیل شده و استفاده از اینترنت وبرنامه های اینترنتی وتعاملات مجازی بخش اعظم روابط وبرنامه های روزانه ما راتشکیل می دهند.توانایی در ایجاد تعادل وکنترل زمان استفاده از این امکان ، بسیار مهم و قابل توجه بوده و در صورت عدم مدیریت به صورت اعتیاد به اینترنت در آمده که قطعا این امر با نارضایتی اطرافیان وایجاد سردی در روابط متقابل توام خواهد بود .

   از طرفی میزان فعالیت هر یک از همسران در رسانه های اجتماعی نیز به مسئله ای جنجال برانگیز تبدیل خواهد شد.

2. سو مصرف مواد مخدر ومحرک ،الکل

   متاسفانه امروزه به دلیل تنوع مواد مخدرومحرک ونوشیدنی های الکلی، قیمت پایین،راحتی مصرف، تاثیرات مثبت آنی(علی رغم ایجاد مشکلات اساسی در طولانی مدت و تبلیغات وسیع در مورد اثر بخشی وتاثیرات مثبت آن ها، با روند رو به رشد مصرف مواجه هستیم.

3. مشکلات جنسی ، نارضایتی از رابطه جنسی دوطرف

   ارتباط جنسی یکی از اصلی ترین ارکان یک رابطه زناشویی است .

   معمولا به سه دلیل عمده زوجین در این حوزه با مشکل مواجه می شوند:

   1. اختلالات جنسی و ناسازگاری ها مثل (زود انزالی ناتوانی جنسی، بی میلی جنسی، واژینیسم و ...)
   2. باورها وتصورات نادرست(در بسیاری از موارد به دلیل اطلاعات غلط، تبلیغات ماهواره ای ودیدن فیلم های پورن ... )
   3. اصرار به برقراری رابطه(به عنوان مثال در نظر گرفتن تعداددفعات مشخص ویاطول زمانی مشخص برای رابطه جنسی..)

4. شکاک بودن یاحسادت، بی اعتمادی، بدبینی

   گاهی یکی از همراهان شاهد خیانت و برقراری رابطه جنسی با فردی خارج از رابطه بوده و یا رابطه احساسی با نفر سوم که خارج از رابطه دو نفره می باشد، گاهی این موضوع در حد شک ویا احساس ترس و تهدید است ودلیلی واضح برای آن وجود ندارد و این حس بی اعتمادی دائمافرد را درگیر کرده ،البته بی اعتمادی صرفا به دلیل وجود خیانت رخ نمی دهد بلکه گاها به دلیل شفاف نبودن وعدم توضیح کافی در مورد مسائل مالی ،محیط کاری ،قرض دادن پول وبرنامه ریزی های آینده و..هم بی اعتمادی ببن دو همسر رخ می دهد. اینکه هر یک از دو نفر چقدر می توانندازطرف مقابل انتظار شفاف بودن داشته باشندو یاتعریف ومحدوده حریم خصوصی در حیطه چنین مسائلی کجاست و در نهایت بازسازی این اعتماد از بین رفته در شرایطی که هر دو نفر آسیب پذیری خود را بیان نمایند به عهده زوج درمانگر است.

5. عدم تعامل درست با خانواده هاو بستگان درجه اول (اختلافات خانوادگی) و حلقه دوستان
6. عدم درک و تفاهم متقابل وآگاهی و توجه به نیاز های همسر، بحث و جدلهای روزانه بیش از حد

   بسیاری از همراهان فقط در کنار هم هستند ولی زمانی کاملا بی کیفیت را بایکدیگر سپری می کنند. به عنوان مثال در ابتدای ازدواج بایکدیگر هم عقیده بوده ولی در گذر زمان وبه مرور به اختلاف نظر رسیده اند وعدم مهارت حل مسئله وصحبت در مورد اختلاف نظرها ورسیدن به جمع بندی مشترک هر روز این اختلاف را تشدید نموده است.

   چنانچه بایک درمانگر مشورت کنید میتوانیدبه حل این مسئله و جلوگیری از طلاق عاطفی کمک نمائید.

7. وجود مشکل در رابطه و سردی وبحث متقابل ،عدم توانایی برای پیدا کردن صورت مساله

   مشکل زمانی کلافه کننده تر است که حتی ندانیم مشکل اصلی چیست گاهی اوقات زوجین به آرامی کنار هم زندگی میکنند وبه ظاهر همه چیز خوب پیش می رود ولی در واقع احساس رضایتی وجود ندارد.فرد دائما از خود می پرسد آیا واقعا معنی ازدواج این است وآیا تاآخر عمربایدبه همین شکل ادامه دهدبدون اینکه رضایت و خشنودی واقعی وجود داشته باشد حتی ممکن است فرد احساس دلسردی کند وانتخاب خود را زیر سوال ببردو بارها وبارها با خود تکرار کند که در انتخاب اشتباه کرده ولی از طرفی نمی تواند پیدا کند که مشکل چیست به ظاهر همه چیز خوب است و دلیلی برای عدم رضایت وجود ندارد. فرد به شدت کلافه است واحساس استیصال می کند. در این زمان نیز بهترین گزینه کمک گرفتن از یک زوج درمانگر بهتریت گزینه است .

8. عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر با همسر

   هنگامی که صمیمیت احساسی از بین رفته ، هنگامی که بحرانی بر رابطه متقابل تاثیر گذاشته، وقتی احساس می کنید مسائل متعددی وجود دارد که نمی توانید آن ها را با همسرتان در میان بگذارید و یا به هر شکلی که توضیح می دهید منظورتان را متوجه نمی شود، مشاجرات تکراری

9. گیرافتادن در چرخه و اجبار زندگی روزانه ( بدون تمایل به ادامه ی راه و ناامیدی از ایجاد تغییر در این روند)

   گاهی پس از ازدواح وسپری شدن مدتی زوجین سرد شده واحساس می کنند که مرحله پایان عشق در رابطه شان فرا رسیده، کاملا غیر عمدی بیشتر به نکات منفی رابطه توجه می نمایندومتمرکز به خواسته هایی می شوند که همراه آنها هنوز نتوانسته آنهارا بر آورده نماید (یاشاید هرگز نتواند). در این مواقع یادگیری مهارت های زندگی واصلاح منفی نگری و یادگیری ارتباط موثر و جراتمندی می تواند بسیار کمک کند.

10. بازسازی رابطه ای که دچار آسیب خیانت شده

    گاهی آسیب حاصل از خیانت بسیار سخت وعمیق بوده وتا مدتها فردورابطه زوجین را تحت تاثیر قرار می دهد. به رغم باور عمومی خیلی اوقات شاهدآن هستیم که نفر سوم رابطه یافرد خیانت کارنیز به اندازه فرد خیانت دیده آسیب می بینند. مهمترین آسیب خیانت از بین رفتن اعتماد و صمیمیت بین زوجین است.

    فرد خائن با مسائلی چون اضطراب ،عذاب وجدان ، احساس گناه ، تنوع طلبی وعدم پایبندی به یک رابطه ، دست به گریبان خواهد بود. فرد خیانت دیده هم بااسیب به اعتماد به نفس خود مواجه است. دائمادر جستجوی پیدا کردن نقطه ضعف های ظاهری ، جنسی وعاطفی خود می باشدوکمبودهای خود را دلیل روی دادن این اتفاق بداند.گاهادچار خشم افسردگی میگرددونیاز به حمایت دارد.نفر سوم رابطه به دلیل نقشی که پذیرفته و مخفی کاری دائمی دچار استرس واحساس گناه وخشم است ودائما به مقایسه خود با رقیب می پردازد.

    از طرفی همیشه شک مورد خیانت واقع شدن را هم باخود حمل می کند و در نهایت هر 3نفر نیاز به حمایت وکمک دارند.یکی از مهمترین نکات در این شرایط کمک گرفتن از درمانگر مجرب، صبر و زمان دادن به رابطه وباور درست در مورد کیفیت رابطه جدید بعداز این رخداد خواهدبود.

11. حل کردن مسائلی همچون دروغگویی، عدم کنترل خشم