مهاجرت
اختلال شخصیت خود شیفته

همونطور که میدونید مهاجرت فقط یه نقل و انتقال فیزیکی و جغرافیایی نیست، بلکه نوعی انتقال روانشناختی و اجتماعی هم محسوب میشه و تقریبا تمام ابعاد زندگی رو تحت تأثیر قرار میده.

مهاجرت یه تغییر خیلی بزرگه که مثل هر تغییر دیگه ای استرس زیادی رو  به همراه داره و از اونجایی که مهاجرت یک اتفاق نیست بلکه یک فراینده و مراحلی داره، ممکنه فرد با چند استرس مختلف در مراحل مختلف رو به رو بشه.

حالا سؤال اینجاست که ما برای این استرس ها چقدرآمادگی داریم ؟ واصولا از چالش های مختلفی که درمسیر مهاجرت خواهیم داشت، چقدر آگاهی داریم؟ هستند افرادی که تجربه های شخصی خودشون رو با ما به اشتراک میذارند ؛از فامیل و دوست و آشنا گرفته تا آنچه در شبکه های اجتماعی با اونها برخورد می کنیم. شایدبارها دیده اید در مورد تفاوت های فرهنگی تحت عنوان «شوک فرهنگی» صحبت بشه که واقعا هم مهمه اونها رو بشناسیم و پیش زمینه ای از فرهنگ کشور مقصد در ذهنمون داشته باشیم. یا مثلا در مورد مسائل مالی ، تحصیلی ،کاریابی  و حتی وسایلی که ممکنه در کشور و خانه  جدید لازم داشته باشیم، توضیحاتی میشنویم. اما چقدر در مورد چالش های روانشناختی شنیده ایم ؟ چالش های قبل از مهاجرت وپس از طی کردن مراحل انتقال. از احساسات یک فرد تازه مهاجر چی میدونیم؟ چه مثبت و چه منفی. در مورد حالت های درونی که شاید برای خیلی ها (نه همه) پیش بیاد و براشون عجیب به نظر برسه و تصورکنند که این حالت فقط برای خودشون ایجاد شده و از بازگو کردنش اجتناب کنند، چون میترسند که از نظر دیگران هم عجیب و غریب باشه و در نتیجه فرد با این فکر که تجربه اش برای دیگران قابل درک نبوده، دچار احساس شرم و خجالت و بیگانگی بشه. در حالی که این حس و حال درونی ظاهرا عجیب، میتواند تجربه مشترک خیلی ها باشد ولی کمتر به آن اشاره میشه. برای مثال ممکنه بعد از مهاجرت، برای فرد تازه مهاجر، روزی وطن خیلی دوست داشتنی و آرمانی به نظر برسه و او دلتنگ کشور خودش بشه اما روزی دیگه، بی ارزش و عقب مانده. همینطور در مورد کشور  جدید، شاید یه وقتی خیلی جذاب و پر از نقاط مثبت به نظر برسه و روزی دیگه فکر کنه که این کشور ارزش مهاجرت نداشته و خیلی هم جای جالبی نیست. در نتیجه او دچار  حالت سردرگمی میشه که بهش «اضطراب سردرگمی» هم میگن و امری غیر طبیعی نیست اگر که سرعت این تغییر نظر زیاد نباشه و خیلی تکرار نشه (تا حدی قابل درک هست وبرای خیلی ها پیش میاد).حالا اگر ما قبل از مهاجرت  بدونیم که ممکنه با اینگونه اضطرابها سروکار داشته باشیم، احتمالا راحت تر اون رو میپذیریم و دیگه درگیر اضطراب مضاعف نمیشیم؛ و مثلا فکر نمی کنیم که مشکل از ماست و شاید اختلال خلقی داریم.

به طور خلاصه میخوام بگم که ما باید آمادگی های روانشناختی هم در مورد خودمان و هم درباره مسیر مهاجرت به دست بیاریم . ببینیم که آیاما آدم مناسبی برای مهاجرت هستیم؟ این خودش یه سؤال خیلی مهمه که میشه گفت نیاز به ارزیابی تخصصی داره.

در کل مسائل متعددی هستن که میشه ساعت ها بهشون فکر کرد. خوبه که ما نه تنها فکر کنیم بلکه در موردشون پرس و جو کنیم  و خودمان و مهاجرت رو به صورت تخصصی با کمک یک روانشناس و همینطوردر گفت و گوهای غیر تخصصی و دوستانه بررسی کنیم. در این صورت تصمیم های درست تری میگیریم و درفرایند مهاجرت، انرژی روانی کمتری رو از دست میدهیم و آسیب کمتری میبینیم.



تهیه و تنظیم:

ثمیلا چیلر (روانشناس و رواندرمانگر)













اطلاعات
  • اسم کتاب :
  • نویسنده :
  • پیشنهاد از :
  • مترجم :
  • سال چاپ یا مجله چاپ شده :